ورود

ورود به سایت

نام کاربری *
رمز عبور *
به خاطر سپردن من
پنج شنبه, 29 اسفند 1398 17:48

مهربان ترین پناه؛ ( 11تا 15 )

این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

مهربان ترین پناه؛

 



تذکراتی عقلی-معرفتی؛ برای توجه، مراجعه و هدایت خواهی از او که مهربان ترین پناه ماست...

نمونه مدخل هایی ساده و کاربردی برای طرح گفتگو با اطرافیان، خویشاوندان، شاگردان و...،

با هدف تاثیرگذاری بر ایشان جهت تقویت روحیه انس با پروردگار مهربان،

پیوند با آخرین نماینده او و دعای بر سلامت و فرج آن بزرگوار.

 

 

منبع:

https://t.me/mehrabantarinpanah

 

 

 

 

 

به نام مهرباني پروردگار؛

آن كس كه لطف و محبتش فراگير است و ما برخوردار از بخشايش او بوده و هستیم.

 

خانه تكاني

 

 

يكي از سنت هاي خوب قبل از عيد، خانه تكاني است. دور ريختن وسايل قديمي، تميز و آراسته كردن همه جاي خانه و... . همه ي ما خانه تكاني را دوست داريم! اگر چه تحقق این کارسخت است، اما زمانی که به انجام می رسد؛ نتيجه­ي آن برايمان دل چسب و زيباست. این از آن روست که زشتي ها و آلودگي ها را از ما دور مي كند و به زندگي مان تازگي مي دهد.

از دیگر مراسم زیبای ایام نوروز، دیدار همگان از بستگان و آشنایان است. کوچکترها به دیدار بزرگترها می­روند. بزرگترها هم به دیدار کوچکترها می­روند. بسیاری از خانواده ها که روابط بین اعضایشان قطع شده، در این ایام بار دیگر به اتصال تبدیل می گردد و کدورت ها از بسیاری از دل ها زدوده می شود.

شایسته است از این فرصت بسیار ارزشمند، برای خانه تکانی دل ها هم بهره برداری نمائیم.

دل های ما از خدا دور شده است.

روح ستایش خداوند و نیز سپاسگزاری از او ضعیف گشته است.

بسیاری کارها در حق مردم و در حق خدای مردم انجام داده ایم، که خطا بوده است. پوزش خواهی از پروردگار در برخی موارد برای ما سخت شده است. این ها باعث شده تا از خداوند دور شده ایم.  بازگشت به پروردگار در ایام نوروز بسیار پسندیده است

خداوند لطف بزرگی نموده؛ نماینده خود، امام زمان علیه السلام را بهترین وسیله و شفیع برای ارتباط مجدد با خودش قرار داده است. لازم است از این امام بزرگوار درس بگیریم تا چگونه به خداوند باز گردیم و انس خود را با پروردگار تقویت نماییم. راهنمایی گرفتن از امام زمان علیه السلام برای جلا دادن قلب و روح بسیار ضروری است.

پیوند خوردن با امام زمان علیه السلام در ایام نوروز بهترین فرصت برای انس گرفتن با خداوند است.

برای جلب توجه امام زمان علیه السلام، دادن صدقه جهت سلامتی آن بزرگوار در هر روز و درخواست مداوم برای هدایت و راهنمایی از ایشان، از بهترین راه هاست. این کار دل های ما را جلا و صفا می دهد و بهترین خانه تکانی دل است. از امام عصر علیه السلام عاجزانه درخواست نماییم تا ما را در این امر بزرگ، کمک نمایند.

 

 

 

 

به نام مهرباني پروردگار؛

آن كس كه لطف و محبتش فراگير است و ما برخوردار از بخشايش او بوده و هستیم.

 

بهار جاودانه

 

 

عيد نوروز با همه ي خوبي ها و خوشي هايش، 13 روز بيش تر مهمان ما نيست!   ما دوست داريم هميشه  تازگي و شادي و شادماني ادامه داشته باشد. چقدر خوب بود اگر همه ي روزها چون عيد نوروز بودند!

از ویژگی های تازگی و شادمانی، زدودن زنگارها ازدل ها و احساس و اظهار علاقه به نزدیکان و آشنایان است. همه نزدیکان با عشق وعلاقه به یکدیگر می نگرند و از دیدن یکدیگر شاد می شوند. آنانی که با تکیه بر عقل خدادادی به انسانیت عشق می ورزند و انسان ها را دوست می دارند، زندگی را سراسر شور و شادی می نمایند.

 

هر کار خلافی که انجام می شود، هرجا که ناسپاسی می شود، هرجا که خوبی ها قدر شناخته نشود، هرجا که تکیه بر خدا ارزش شناخته نشود، خوشی رخت برمی بندد.

 

اما اگر اعتماد به خدا موج بزند،

عقل خدادادی براعمال انسان ها حکومت نماید،

ستودنی ها ستوده شود،

سپاسگزاری از خوبی ها نهادینه شود،

در کارها خدا در نظر گرفته شود،

زندگی همیشه چون بهاراست.

 

آن جا که بزرگان خدایی فرموده اند:

در آن روزی که کاری خلاف خوشنودی پرودگار انجام نشود، عید خواهد بود،

اگر بتوانیم هدیه خداوندی را به عنوان راهنما و الگوی خود انتخاب کنیم و امام زمان علیه السلام را هادی و راهنمای خویش برگزینیم؛ زندگی چون بهار شده، شادابی در آن موج می زند.

 

در یکی از سلام های جالب به محضر امام عصر علیه السلام عرضه می داریم:

درود برتو ای بهار انسان ها و شکوفائی روزگاران.

السلام علی ربیع الانام و نضرة الایام.

 

دل به راهنما دهیم و همه ی روزها از او هدایت و راهنمائی بخواهیم. با چنگ زدن به ریسمان محکم آن امام، راه زندگی را شکوفا نمائیم.

هر روز به امام زمان عليه السلام سلام كنيم.

برای جلب توجه آن عزیز، هر روز صدقه ای به جهت سلامتي ایشان بدهيم.

در قنوت نمازهايمان براي فرج مولايمان دعا كنيم.

هر روز با كارهای خوب، دل آقايمان را شاد كنيم.

هر روز کارهای زشت را از خود دور نمائیم.

هر روز با هديه كردن اعمال مستحبي به پیشگاه آن بزرگوار،

رضايت و خشنودي امام زمان عليه السلام را فراهم كنيم.

 

 

 

 

 

به نام مهرباني پروردگار؛

آن كس كه لطف و محبتش فراگير است و ما برخوردار از بخشايش او بوده و هستیم.

 

ديد و بازديد و صله رحم

 

 

يكي از رسم و رسوم نوروز، ديد و بازديدهاست كه از بامداد نوروز شروع مي شود و خانواده ها به ديدار كساني كه از نظر سن و شخصيت يا نسبت بر ديگران برتري دارند، ‌مي روند و عيد را به آنان تبريك مي گويند.

صله­ي رحم يا همين ديد و بازديدها، از مسایلي است كه در آیین های مذهبی ما به آن توصيه و بر آن تأكيد شده است.

صله يعني پيوند و هم بستگي،‌ رحم هم بستگان هستند.

نيكي و احسان كردن، همراه و هم دل شدن و رعايت و رسيدگي به ارحام و خويشاوندان بسیار نیکوست.

برترين و بهترین فرد در جامعه، امام زمان عليه السلام هستند. شایسته است نوروز را بهانه اي كنيم تا پيوند و همبستگي خود را با آن عزیز پنهان از نظر، محكم­تر از قبل نماییم.

امام رضا عليه السلام در توصيف امام، او را پدر مهربان و مادر دلسوز معرفي نموده اند. پدر و مادر بالاترين و اولين مرتبه­ي ارحام هستند و توجه به آنان و حفظ بهترین نوع ارتباط با آنان ضروری است.

شایسته است با پیروی از راهنمایی های امام زمان علیه السلام، بهترین ارتباط را با خداوند، رسول گرامی اسلام، اهل بیت علیهم السلام و قرآن داشته باشیم تا بتوانیم در تمامی کردارها و گفتارها، راه سعادت این جهان و جهان بعد را بپیماییم. ان شاء الله.

از چند راه هم می توان توجه امام زمان علیه السلام را به عنوان فردی کریم و جوانمرد، به خود جلب نماییم.

با صدقه دادن برای سلامت آن بزرگوار،

با دعا برای سلامت ایشان،

با درخواست فرج ایشان از خداوند

در حقیقت آن امام عزیز را یاری نموده؛ تا حدی اندوه و ناراحتي ايشان را در دوران غیبت برطرف سازيم.

به ما گفته اند صله­ي رحم كنيد، اگر چه با يك سلام!

خوب است صبح نوروز و همه روزها، قبل از هر کاری به امام زمانمان سلام كنيم و با اين توجه، هر روز و هميشه، خودمان را در پناه ایشان قراردهيم.

 

 

 

 

 

به نام مهرباني پروردگار؛

آن كس كه لطف و محبتش فراگير است و ما برخوردار از بخشايش او بوده و هستیم.

 

تبریک نوروز

 

 

زمین و زمان در حال تغییر و بروز تحولی بسیار اساسی هستند.

زمین که برای ماه ها در خواب زمستانی و یا مرگ بوده، اکنون دوباره زنده می شود.

درختان سرسبز می گردند.

زمین شکفته شده، نهال های فراوان از درون خاک، سر بیرون می آورند.

سبزی جات گوناگونی با رنگ چشم نواز خود، تمامی زمین را می پوشانند.

جریان آب در نهرها و رودخانه ها، آهنگ موزونی را می نوازند که گوش ها را آرامشی خارج از وصف می بخشد.

 

امسال این تغییرات طبیعی، یادآور برترین و شیرین ترین خاطره ای است که در تاریخ بشریت رخ داده است.

آنگاه که محمد امین در غار حرا در اطراف مكه، به راز و نياز با پروردگار خويش مشغول بود و علي پسرعموي ده ساله او نيز همراهش بود. به ناگاه بين علي و محمد امين پرده اي كشيده شد. گوينده اي سخن با محمد آغاز نمود و علی نیز فقط می شنید.

بخوان!

چه بخوانم؟

به نام پروردگارت كه آفرينش از همين نام آغازگرديد.

انسان را از خوني جمع شده آفريد...

از اين جا بود كه درياي رحمت پروردگار، تلاطمي جديد را آغاز نمود:

حقايقي بسيار ارزنده را براي انسانيت به ارمغان آورد.

دل هاي مرده انسان هاي خشونت گرفته را به لطافت محبت و دوستي تبديل نمود.

اُنس انسان هاي دور از انسانيت را با آفريدگار مهر و محبّت محکم نمود.

به همه چیز رنگ محبت خدایی زد؛ با مهربانی ها آراست و دل ها را به هم نزدیک نمود.

 

از همین روی بود که امام علی علیه السلام بعدها در توصیف آن لحظات فرمود:

من ناله شیطان را که از فرط نا امیدی فریاد می کرد، شنیدم.

و محمّد، فرستاده آخرین، که توجّهات ویژه پروردگار بر او و خاندان پاکش باد؛ به تحول درونی انسان ها همت کرد و برترین تمدن بشری را بنا نهاد.

 

این دو فرصت زیبای تغییر ظاهری در طبیعت

و تغییر در بنیاد انسانیت

را به شما که با نیکی ها آشنا بوده و هستید؛ شادباش عرض می نمایم.

امید است سالتان را با خوشی شروع کرده، انس با پروردگار را در کنار طبیعتی که شکوفا گشته؛ آغاز نمایید.

آرزو می کنم که بهره برداری از قرآن روح بخش را در کنار مربی برجسته الاهی، حضرت مهدی علیه السلام، به زیبایی شروع نموده؛ با شادکامی و بهروزی به پایان برسانید.

 

 

 

 

 

به نام مهرباني پروردگار

آن كس كه لطف و محبتش فراگير است و ما برخوردار از بخشايش او بوده و هستیم.

 

دشت اول

 

 

تلفن همراهم مشکلی داشت و برای رفع عیب آن باید به تعمیرکار مراجعه می کردم.

یک روز صبح، در مسیر منزل به محل کار، قدم زنان در پیاده رو در حال حرکت بودم و به تابلو مغازه ها نگاه می کردم تا به مغازه تعمیرات تلفن همراه برسم...

- ای بابا! چرا این مغازه بسته است؟! کاسب هم کاسب های قدیمی. با طلوع آفتاب در مغازه را باز میکردند ولی امروزی ها...

در همین فکرها بودم که به صورت اتفاقی تابلوی چشمک زن دیجیتالی مغازه آرایشگاهی توجهم را جلب کرد. با خود گفتم: بد نیست تا مغازه تعمیر موبایل باز شود، به آرایشگاه بروم و سر و صورتم را صفایی بدهم.

مغازه دار بدون مشتری بود. وارد شدم و سلام کردم‌. جوانی که مشغول مرتب کردن وسایل آرایشگاهی بود، به گرمی جوابم داد. بر روی صندلی نشستم و او با نام و یاد خدا که رسم کاسبی است؛ کارش را شروع کرد.

در حین اصلاح موهایم، سر صحبت را باز کردم و گفتم:

الان حدود ساعت ۹ صبح هست، ولی چرا این مغازه همسایه شما هنوز باز نکرده؟!

پاسخ داد: ای بابا! وضع کاسبی کساد است. رغبتی برای زود آمدن نیست. میدونید که، ما چشم امیدمان به مشتری است. ولی کو مشتری؟

به او گفتم: قدیما در مغازه را که بالا می بردند، می گفتند الهی به امید تو! باور داشتند که او روزی رسان است. هرچقدر که مقدر باشه.

پاسخ داد: بله! باورکنید منم از پدرم همین را یاد گرفتم. اصلا با اعتقاد به همین، کرکره را بالا میزنم. ولی خب گاهی میشه مثل این که اصلاً کسی احتیاج به اصلاح سر و صورت نداره. اونقدر فکر مایحتاج منزل هستند که دیگه به آرایشگاه فکر نمی کنند.

من گفتم: یکی از اعتقادات قدیمیا "دشت اول" بود. پولی که بابت اولین معامله در هر روزی می گیری. می گفتند اگر یک روز صبح، از دست شخص خوبی دشت کنی؛ تا آخر شب دخلت پر است. تو هم به این معتقدی؟

جواب داد: آقا، واقعاً درست می گفتند! هنوز تمام کاسب ها به دشت اول صبح معتقدند. ‌حالا خدا را شکر، دشت اول امروز ما از دست شماست. ان شاءالله که دست شما خوبه و برکت داره.

پرسیدم: یعنی هر روز دنبال دشت اول با برکتی هستی که تا آخر وقت، دخلت پر باشه؟

پاسخ گفت: آره به خدا! نشانه اش هم به برکت روزانه است. اگر رونق بود، میگم دست نفر اول خوب بود و امروز از دست آدم خوبی دشت کردم. اگر دشت اول صبح از دست آدم خوب و سخاوتمندی باشه؛ بازار کار اون روز، رونق داره‌.

من گفتم: خدا کنه که همیشه صبح اول وقت از دست آدم خوبی دشت کنی. پس من میرم و بعد از پایان کار برمیگردم و حساب می کنم؛ شاید دست من خوب نباشه و امروزت کساد بشه!

جوان آرایشگر گفت: نه آقا اختیار دارید! اتفاقا باید نفر اول را به فال نیک بگیری. به نظر من رزق ما را همین نفر اول رقم میزنه‌. دست شما حتما برکت داره.

 

در اینجا بود که من گفتم: راستش را بخواهی، باید بگم دشت اول به انتخاب خودت هست نه به شانس و تصادف اینکه نفر اول کی باشه.

با تعجب گفت: چطور به انتخاب منه؟ این کار رو خدا مدیریت می کنه؛ نه من!

گفتم: درسته. کار دست خداست. خدای مهربان هوای بنده را داره و به قول قدیمیا، نمیذاره در بمونی. خیلی بنده هاش را دوست داره. به همین خاطر میگم دشت اول به انتخاب خودته.

این دفعه گفت: آهان! میگی پول که بابت دشت اول میگیرم، بسم الله بگم؟

خندیدم و گفتم: این که بله؛ ولی انتخاب نفر اول هم با توست.

تعجب کرد و گفت: آخه چطوری؟ من که لبنیاتی نیستم که از یک نفر خاص بخوام هر روز به من سر بزنه. شما حالا که رفتی، میری تا یکماه دیگه...

در پاسخش گفتم: ولی من شخص کریمی رو می شناسم که اگر هر روز بخوای، میاد و به دخلت برکت میده. منتهی تو باید دعوتش کنی!

ناباورانه گفت: کی؟ چطور؟ مگه میشه؟

جواب دادم: همون خدای مهربانی که تو به امید او مغازه ات را باز می کنی؛ شخص کریم و گره گشایی رو برای گره های زندگیمون قرار داده که متاسفانه ازش غافلیم!

 

اصلاح سر تمام شد و در حال ترک صندلی ادامه دادم:

اون شخص کریم امام زمان ماست. خدا ما رو به خودمون رها نکرده!

بابای مهربانی رو تو زندگیمون قرار داده که دستمون رو رها نمی کنه؛ مگر این که خودمون رها کنیم!

هر روز صبح که کرکره را بالا میزنی و میگویی الهی به امید تو؛ وارد مغازه که شدی، از او دعوت کن! سلامش کن و برای سلامتی اش دعا کن. او به قدري جوانمرد هست که به خوبي جبران می کنه و برای اون روزت دعا میکنه و برکت پیدا میکنی؛ امتحان کن!

اشک در چشمانش حلقه زد و گفت: یعنی مثلا دعای اللهم کن لولیک بخوانم.

گفتم: آفرين! یکی از راه های ارتباط با او و دعوت از او همینه!

خواستم پول رو بدم که گفت: آقا میشه از همین حالا شروع کنم و بعد از شما پول بگیرم؟

گفتم: بله حتماً!

رو به قبله ایستادیم و با هم شروع کردیم: اللهم کن لولیک الحجه بن الحسن...

 

آن روز گذشت و منم به تعمیر موبایلم رسیدم...

شاید ده روزی از این ماجرا گذشته بود که باز هوای پیاده روی داشتم. از همان مسیر رفتم. از جلو همان مغازه آرایشگاه رد شدم و دیدم داخل مغازه چند نفر برای نوبت نشسته اند. تا چشم جوان به من افتاد؛ با همان شانه و قیچی به سراغم آمد و گفت: آقا ببخشید، شما چند روز پیش مشتری من نبودید؟

گفتم: بله؛ چه خبر؟

جواب داد: آقا چه پیشنهاد خوبی بود؟! تازه به همسایه ها هم یاد دادم! چقدر دشت اول با سلام به حضرت کیف داره! برکت به پول که هیچ؛ آقا دیگه نماز هم میخونم!

 

با بغض در گلو گفتم: خدایا فرجش را برسان...

خواندن 320 دفعه