ورود

ورود به سایت

نام کاربری *
رمز عبور *
به خاطر سپردن من
دوشنبه, 04 دی 1396 13:15

قضا و قدر و اجل معلق

این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

قضا و قدر و اجل معلق

 

 

چرا حوادثي که اتفاق مي افتد مثلا تصادف و کسي مي ميرد مي گوييم پايان عمرش بوده اگر ترمز مي گرفت يا انحراف به چپ نداشت نمي مرد؟ يا اگر من الان خودم را بکشم مي گويند پايان عمرش هست اگر نکشم مي گويند خواست خداست؟ در اثر خواب آلودگي راننده اي چند نفر بي گناه مي ميرند، قضا و قدر چگونه است؟

 


اجل معلق

 

 

همه موجودات و حوادث و پديده‏ هاى جهان، مطابق اراده ازلى و قضا و قدر الهى انجام می شود. قضا و قدر الهى نيز به اين تعلق گرفته كه هر موجود و پديده‏اى از راه علل و اسباب خاص خودش به وجود بيايد يا از بين برود و مسأله مرگ و ميرها نيز طبق ناموس خلقت و نظام علّى و معلولى پديد آيد.


به طور كلى مرگ و مير دو نوع است: يكى اجل مسمّى، و دوّم اجل معلّق يا غير مسمّى. نوع اوّل همان اجل طبيعى است كه مطابق با نطام خلقت هرموجود زنده‏اى پس از يك دوره زندگى عوامل زيستى او رو به كاهش و زوال مى‏گذارد تا روزى كه عمر او به سر رسد، و اجل معلق، مرگ‏هاى زودرس هستند كه بر اثر تصادف يا بيماری ‏ها و... پديد می آيند و هر دو اجل به اراده و مشيت الهى و بر طبق قضا و قدر الهى انجام می شود، ولى نكته ه‏اى كه در اينجا قابل توجه است اين كه اعمال و رفتار ارادى و اختيارى انسان نيز، خود يكى از اسباب و مشيات اين عالم و جزئى از قضا و قدر الهى است كه در بسيارى ازحوادث و پديده ‏هاى عالم، نقش فاعلى به خود می گيرد.


پس انسان می تواند با اعمال و رفتار خود، سرنوشت خويش را تعيين كند و يكى از امورى كه رفتار انسان در تعيين آن مؤثر است، مرگ می باشد. انسان می تواند با رعايت قانون واصول بهداشتى ورانندگی و... عمر خود را به حد طبيعى و واقعى برساند. علاوه بر اين بعضى از گناهان يا كارهاى خير مانند قطع رحم يا ظلم و احسان وصله رحم و صدقات و... نيز در تأخير و تقديم مرگ‏ها مؤثر است، ولى در نهايت همه اينها برطبق قانون قضا و قدر الهى است و خداوند از ازل می داند كه هر انسانى با اعمال و رفتار خوب يا بد خويش چه نوع اجلى خواهد داشت.


بنا بر آنچه گفته شد تعيين الهي با ملاحظه همه شرايط از آن جمله انتخاب خود انسان و احتياط و بي احتياطي اوست. به اين مثال توجه كنيد: اگر فانوسى را كه در مخزن آن مقدارى نفت وجود دارد، روشن كنيم دو نوع خاموشى براى آن متصور است: يكى آن كه آن قدر روشن باشد تا نفت آن تمام شود و به طور طبيعى خاموش گردد. دوم آن كه قبل از تمام شدن نفت، كسى آن را خاموش كند يا فانوس بر زمين افتد و... خاموش شود. اگر چه خداوند نسبت به پيشامد هر دو وضعيت علم دارد اما علم او با ملاحظه اختيار و انتخاب ما است.


بيشتر مرگ ‏ها با اجل معلق تحقق می پذيرد نه با اجل حتمى؛ يعنى، يك‏سرى عوامل، در تقديم و يا تأخير آن دخيل است؛ مثلاً اگر كسى از بدن خود مراقبت نكند و غذاهاى ناسالم و مضر تناول نمايد، در اثر مسموميت و يا انسداد شريان‏ها و... عمرش به پايان مى‏رسد؛ حال آن كه اگر مراقبت می كرد، ممكن بود عمرش طولانی تر باشد.


تأثير برخى از اعمال نيز به همين شكل است. صله رحم آن را افزايش می دهد و قطع رحم آن را كاهش می دهد؛ ولى دامنه تأثير در محدوده اجل معلق است نه اجل مسمى.
صدقه مسلما اجل را به تأخير می اندازد؛ ولى بايد بدانيم كه يك حادثه مرهون علل و عوامل مختلفى است كه مجموع آنها حادثه ه‏اى را پيش می آورند. بنابراين چه بسا اگر صدقه در كار نبود پيش از اين حوادث منجر به آن واقعه می شد و يا حادثه ناگوارترى پيش می آمد.

 


منبع : پرسمان دانشجویی

خواندن 872 دفعه