ورود

ورود به سایت

نام کاربری *
رمز عبور *
به خاطر سپردن من
سه شنبه, 14 آذر 1396 14:46

مجالس تبری را از ما گرفتند!

این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

مجالس تبری را از ما گرفتند !

 

 

در زمانه امروز می بینیم که به دلایل و شکل های واهی تبری را در حال گرفتن از ما هستند ... وقتی تبری گرفته شود اصل و رکن دین گرفته می شود ووقتی رکن دین را بگیرند، آن وقت زندگی در مسیر دین غیر مرضی خدا و اهل بیت به پیش می رود و وقتی مسیر درست نباشد، نتیجه درست حاصل نمی شود.

 


 مجالس تبری را از ما گرفتند

 

 

تجربه نشان داده كه هيچ گاه دشنام گفتن به مقدسات ديگران موجب هدايت گمراهان نمي شود بلكه برعكس آنان را به لجاجت و مقابله به مثل وادار مي كند.

تبری؛ از مهمترین ارکان دین

یکی از ارکان دین که خدا و اهل بیت علیهم السلام به آن راضی هستند، تبری است. شخصی به امام صادق علیه السلام عرض کرد : فلان شخص ولایت شما را دارد اما او در برائت از دشمنان شما ضعیف است ، پس امام صادق علیه السلام فرمودند : دروغ می گوید کسی که ادعای محبت ما را می کند اما از دشمنان ما برائت نمی جوید.(السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی ، نویسنده : محمد بن ادریس ، ج ۳ ، ص ۶۴۰)

كليني از امام باقر(علیه السلام) نقل كرده كه فرزندِ يكي از سرانِ شرك، اسلام آورده و در ركاب پيامبر(صلی الله و علیه وآله) بود. يك بار ابوبكر در حضور او پدرمشركش را لعنت كرد كه او خشمگين شد و به ابوبكر پاسخي تند داد. در آن هنگام پيامبر(صلی الله و علیه وآله)- به عنوان يك سيره هميشگي - فرمودند: «وقتي مشرکان را لعن و بدگويي مي كنيد بطور کلي سخن بگوييد نه بطور خاص (با ذکر نام) كه فرزندانشان (که اكنون در شمار مسلمانان هستند) خشمگين شوند»[محمد بن يعقوب كليني، الكافي[چاپ تهران] ج8 ص69 . اين ماجرا در مصادرتاريخي نيز آمده است: بلاذري، أنساب الأشراف[چاپ بيروت] ج1 ص160 و467 و ج6 ص44 ؛ واقدي، المغازي[چاپ بيروت] ‏ج3 ص925 و ابن حبيب هاشمي،المنمق[چاپ بيروت] ص294]


طبق فرمایش امام صادق علیه السلام ولایت و محبت اهل بیت علیهم السلام باید در کنار هم و عین یکدیگر باشد و در این صورت است که شخص شیعه واقعی اهل بیت علیهم السلام می باشد.
تبری یعنی بیزاری جستن از دشمنان اهل بیت است.
فردی آمد نزد امام صادق علیه السلام. خیاط بود. گفت آقا دوتا لباس دارم برای شما دوختم اولی را هرچه کوک زدم بر شما و خاندان شما درود فرستادم.دومی را هرچه کوک زدم لعن بر دشمنان شما داشتم.کدامش را شما انتخاب می کنید.حضرت فرمود دومی را انتخاب می کنم.گفت آقاجان چرا دومی را انتخاب می کنید؟ فرمود در دل تبری تولی خوابیده است. هرکسی از دشمنان ما بیزار باشد حتما به ما علاقه دارد اما هرکسی که به ما علاقه داشته باشد این جور نیست که از دشمنان ما بیزار باشد.

اظهار تبری تابع شرایط است

به این نکته بسیار زیاد توجه کنیم که اعتقاد به تبری لازم و اظهار تبری تابع شرایط است و اگر این اصل در دین نباشد، دین ناقص است.
باید از «همه سران ظلم از آغاز تاریخ تا پایان تاریخ» بیزار باشیم. این بیزاری طبق شرایط زمانی و مکانی و محیطی که داریم باید در گفتار، رفتار و عملکرد ما به نحو متناسب متجلی باشد. لعن کردن تنها یکی از جلوه های این نفرت مقدس است که در جای خود و با آداب خود باید انجام شود. ظاهرا هدف اصلی از «برائت» اینست که پیرو یا مؤید ظالمان نشویم و در قبال مسأله حق و باطل بی اعتنا و بی تحرک نباشیم بلکه به تضعیف باطل و تقویت حق بپردازیم.

تبرّی، فحاشی کردن دشنام دادن نیست

اظهار تبری به فحاشی و سباعی نیست ، این ها جزء تبری نیستند ، این ها را عده ای وارد کرده اند و با این کارها تبری واقعی و مورد رضایت اهل بیت را از ما گرفته اند.
اهل بيت(علیه السلام) به شيعيان يادآور مي شدند كه خداوند از دشنام گفتن - حتي نسبت به بت هاي مشركان- نهي فرموده است. خداوند مي فرمايد: « به معبود كسانى كه غير خدا را مى‏ خوانند دشنام ندهيد، مبادا آنها(نيز) از روى(ظلم و) جهل، خدا را دشنام دهند»[أنعام/108] بنابراين پرهيز از دشنام يك اصل قرآني و اسلامي است.

از لعن صریح، مخصوصاعلنی بپرهیزید

كليني از امام باقر(علیه السلام) نقل كرده كه فرزندِ يكي از سرانِ شرك، اسلام آورده و در ركاب پيامبر(صلی الله و علیه وآله) بود. يك بار ابوبكر در حضور او پدرمشركش را لعنت كرد كه او خشمگين شد و به ابوبكر پاسخي تند داد. در آن هنگام پيامبر(صلی الله و علیه وآله)- به عنوان يك سيره هميشگي -  فرمودند: «وقتي مشرکان را لعن و بدگويي مي كنيد بطور کلي سخن بگوييد نه بطور خاص (با ذکر نام) كه فرزندانشان (که اكنون در شمار مسلمانان هستند) خشمگين شوند»[محمد بن يعقوب كليني، الكافي[چاپ تهران] ج8 ص69 . اين ماجرا در مصادرتاريخي نيز آمده است: بلاذري، أنساب الأشراف[چاپ بيروت]  ج1 ص160 و467 و ج6 ص44  ؛ واقدي، المغازي[چاپ بيروت] ‏ج3 ص925 و ابن حبيب هاشمي،المنمق[چاپ بيروت] ص294]
طبق اين روايت پيامبر اكرم(صلی الله و علیه وآله) از لعن صريح مشركان با ذكر نام، نهي فرمود تا موجب دودستگي بين مسلمانان نشود. معناي اين سخن اين است كه به جاي لعن با ذكر نام مثلا بگويند:«اللهم العن الظالمين».
از اين روايت مي توان فهميد كه به طور كلي لعن افراد با ذكر نام – حتي درباره مشركان - اگر موجب كدورت ميان مسلمانان شود روا نيست و بايد از آن پرهيز شود.
البته در قدیم گاهی در شرایط خاصی ضرورتی پیش می آمد که امام معصوم(علیه السلام) فرد خاصی را با ذکر نام نیز لعن می فرمودند که این کار در واقع اعلام مواضع و روشنگری بود تا پیروانشان متوجه انحراف آن فرد بشوند و از او پیروی نکنند همانند لعن کردن برخی از شخصیتهای غالی که برای ائمه(علیه السلام) ادعای الوهیت یا نبوت می کردند یا کسانی که به دروغ ادعای بابیت و نیابت خاصه داشتند یا مذهب انحرافی جدیدی در درون شیعه اختراع می کردند. (به عنوان نمونه، ائمه(علیه السلام) مغیرة بن سعید (از غالیان شیعه در زمان امام باقر علیه السلام) را با ذکر نام لعنت فرموده اند. وی روایات دروغین از امام باقر(علیه السلام) نقل می کرد و عقاید غلوآمیز درباره ائمه(علیه السلام) را ترویج می کرد. رجال الکشی، ص۲۲۳ تا ص۲۲۸٫)
بعد از جنگ صفین حضرت به کوفه امدند و دیدند عده ای معاویه را فحش می دهند. حضرت فرمودند من خوشم نمی آید که شما فحش دهید. مردم گفتند: آقا این کسی که ما به او دشنام و فحش می دهیم، معاویه است. حضرت فرمودند: می دانم، اگر اهل ایمان بود که حرام بود، چون معاویه است خوشم نمی آید.
پیامبر صلوات الله علیهم درباره مشرکان مقتول در جنگ بدر فرمودند: «به این جنازه‌ها دشنام نگویید. چیزی از دشنام شما به اینها نمی‌رسد ولی زندگان را اذیت می ‌کنید. همانا که دشنام‌ دادن از فرومایگی است» (جزائری، بی‌تا الف: ۳۲۳). از سایر معصومان نیز دستورهای گران‌قدری درباره نهی از ناسزا گفتن یا توهین به مخالفان وجود دارد (نک : صدوق، ۱۴۰۴: ۱/۶۱۳ و ۶۱۴)
فراتر از آنچه تاکنون مطرح شد، معصومان (علیه السلام) در برخی روایات صراحتاً نفرین‌ کننده مخالفان خود را لعنت می‌کنند، چنانچه امام صادق (علیه السلام) وقتی آگاه می‌شوند که مردی در مسجد آشکارا به دشمنانشان توهین می‌کند، می‌فرمایند: «او را چه شده است؟ خدا لعنتش کند، با این کار متعرض ما می‌شود» (همو، ۱۴۱۴: ۱۰۷). در روایت اخیر، علت پرهیز از دشنام به مخالفان، همان تعلیل قرآنی است که بر آن تأکید می‌شود.

در جنگ صفين برخي از اصحاب اميرالمؤمنين(علیه السلام) طرف مقابل را دشنام مي دادندكه آن حضرت فرمود: «بر شما روا نمي دانم كه نفرين گر و دشنام گو باشيد، و فحش دهيد و اظهار نفرت كنيد. ولى اگر كارهاى زشت آنان را بيان مى‏ كرديد و مى ‏گفتيد كه رفتار و كردارشان چنين و چنان بوده، سخنى درست ‏تر گفته و عذری رساتر آورده بوديد»[.نهج البلاغه[چاپ دارالهجره قم] خطبه 206 ص323 و نصر بن مزاحم، وقعة صفين[چاپ قاهره] ص103 ؛ ابوحنيفه دينوري، الأخبار الطوال[چاپ منشورات الرضي،قم] ص 165 ؛ ابن أعثم كوفي،الفتوح [چاپ بيروت] ‏ج2 ص543 ]



اگر فحش ندهیم، پس چه کنیم؟

برای مردم تاریخ درست را بیان کنیم، خیانت های آن ها را در اسلام و تاریخ بیان کنید. به مردم روشنگری داشته باشید.
برای مردم بگویید که این کسی که شما او را خال المؤمنین معرفی می کنید، چه خیانت هایی کرده است؛ او برای اینکه زودتر به جنگ صفین برسد، نماز جمعه را روز 4شنبه می خواند، او اولین کسی است که ربا می گیرد، او نخستین فردی است که در ظرف طلا می خورد و می آشامد و هزاران فجایع دیگر از او سر زده است.
روی گردانی های او را از اسلام بیان کنید .. فحاشی نکنید ...
در جنگ صفين برخي از اصحاب اميرالمؤمنين(علیه السلام) طرف مقابل را دشنام مي دادندكه آن حضرت فرمود: «بر شما روا نمي دانم كه نفرين گر و دشنام گو باشيد، و فحش دهيد و اظهار نفرت كنيد. ولى اگر كارهاى زشت آنان را بيان مى‏ كرديد و مى ‏گفتيد كه رفتار و كردارشان چنين و چنان بوده، سخنى درست ‏تر گفته و عذری رساتر آورده بوديد»[.نهج البلاغه[چاپ دارالهجره قم] خطبه 206 ص323 و نصر بن مزاحم، وقعة صفين[چاپ قاهره] ص103 ؛ ابوحنيفه دينوري، الأخبار الطوال[چاپ منشورات الرضي،قم] ص 165 ؛ ابن أعثم كوفي،الفتوح [چاپ بيروت] ‏ج2 ص543 ]
وقتی من و شما در مراسمات شروع به سباعی گری می کنیم و به بزرگان گروهی فحاشی می کنیم، این ها در ظاهر مظلوم واقع می شوند، بعد عده ای هم به دفاع از این ها بلند می شوند که "آقا فحش ندهید، اگر شما منطق داشتید و راست می گفتید و حرفی برای گفتن داشتید منطقی صحبت می کردید و حالا که حرفی برای گفتن ندارید، فحش می دهید!"
مجلس تبری رقص و آواز و فحش سبّ نیست ... آیا رقصیدن و فحش دادن قلب حضرت زهرا سلام الله علیها و امام زمان علیه السلام را  شاد می کند؟ آیا این حضرات با گناه شاد می شوند؟
در بیانی داریم که امام زمان علیه السلام فرموند: قـد آذانا جهلاء الشیعه و حمقائهـم و من دینه جناح البعوضه ارجح منه: نادانان و كـم خـردان شیعه و كسانـى كه بال مگس از دینـدارى آنان محكم تـر است ما را آزار می دهند.(احتجاج طبرسى,ج۱، ص ۴۷۴)
به امید آنکه با رفتارهای احمقانه و نادانی هایمان موجبات نارضایتی و آزار برترین مخلوقات عالم نشویم.

 


منابع:
فرمایشات حجت الاسلام علوی تهرانی
سایت حوزه
سایت عقیق

خواندن 658 دفعه