جريان مهدی منتظر (عج) گذشته از اينکه در تمام مکاتب آسماني مطرح است، در اسلام به نحو کمال و تمام طرح شده است؛ به طوري که ظهور امام زمان(عج) نقطه عطف بشريت خواهد بود.
به گزارش ايسنا به نقل از مرکز خبر حوزه، بيست و چهارمين شماره مجله «امان» در نوشتاري از آيت الله جوادي آملي تحت عنوان «ظهور امام زمان (عج)، نقطه عطف بشريت» به بررسی ابعاد اين مساله پرداخته است.
در بخشهایی از اين مقاله که در بيست و چهارمين شماره اين مجله منتشر شده، آمده است:
جريان مهدی منتظر (عج) گذشته از اين که در تمام مکاتب آسماني مطرح است، در اسلام به نحو کمال و تمام طرح شده است. همانطوري که اسلام، قرآن را به عنوان «نور» و «تبيان» معرفي کرد؛ ذخيره عالم را هم به صورت بيّن و شفاف روشن کرد. نام مبارک آن حضرت، دودمان پر برکت آن امام همام، مآثر و آثار آن حضرت و سيره و سنّت و سريرت حضرت ولي عصر(عجلاللهتعاليفرجهالشريف) را مشخّص کرد تا کسي اصل وجود آن حضرت را انکار نکند و يا «مهدی شخصي» را به «مهدی نوعي» تبديل نمايد، و راه را برای داعيه داران بيگانه باز نکند.
کاري که وجود مبارک ولي عصر (أرواحنا فداه) ميکنند، هم آن اصطلاح رايج است که « نقطه عطف » تاريخ بشريت است. گاهي يک حادثهاي اتفاق ميافتد نظير انقلاب اسلامي ايران به رهبري امام راحل (رضوان الله عليه)؛ ميگويند: اين نقطه عطف است. گرچه نقطه عطف است، امّا در گوشهاي از زمين و در زاويهاي از زمان. گاهي هم جريان انبياي گذشته مطرح بود، رهبران بزرگ گذشته مطرح بود؛ آنها هم نقطه عطف تاريخ بود، امّا هم در گوشهاي از زمين، هم در زاويهاي از زمان. آن نقطه عطف جهان بشريت که کلّ عالم عوض بشود، با ظهور وجود مبارک ولي عصر(عجلاللهتعاليفرجهالشريف) است.
*نقطه عطف بودن امام زمان (عج) در انديشه علوي
نقطه عطف بودن امام زمان (عج) در انديشه تابناک علوي اين اصطلاح «نقطه عطف» از بيانات نوراني علي بن ابيطالب(ع) است. وجود مبارک اميرالمؤمنين(ع)، ظهور امام زمان را نقطه عطف دانستند. فرمودند: وقتي آن حضرت ظهور کرد، «يعطف الهَوي عَلي الهُدي اِذ عَطفوا الهُدي علي الهَوي، و يَعطِف الرّأيَ علي القُرآن اِذ عَطفوا القرآنَ عَلي الرّأي، فَيُريکم کَيف عَدلَ السّيره و يَحيي مَيّت الکتاب و السّنه»(١) فرمود: ديگران هم نقطه عطف داشتند، امّا هدايت را بر هوس عطف کردهاند؛ و هميشه معطوف تابع معطوف عليه است. و رأي خود را اصل قرار دادند، و کلام الهي را بر رأي خود عطف کردند. آنها هم نقطه عطف داشتند؛ امّا دين را بر رأي خود و هدايت را بر هوا و هوس خويش عطف کردند. وقتي بشر جامعه را پر از ظلم ميبيند که ديگران عدل را بر ظلم عطف کردهاند، علم را بر جهل عطف کردهاند، عقل را بر جهالت عطف کردهاند، حيا را بر انهتاک عطف کردهاند؛ اين ميشود نقطه عطف منفي. ولي وقتي ولي عصر (أرواحنا فداه) ظهور کرد، نقطه عطف مثبت دارد. يعني تمام کج راههها را منعطف ميکند به راه مستقيم، تمام انديشههای باطل را منعطف ميکند به شهود حق، تمام انگيزههای باطل را منعطف ميکند به عزم الهي.
آنها که نقطه عطف داشتند؛ ظلم و جور را اصل قرار دادند، و عدل را بر ظلم عطف کردند، و گفتند: اين ظلم، عدل مجسّم است. آنها که روي انديشه خام بشري حرکت ميکردند؛ وحي الهي و شهود الهي را بر انديشه خام و کاذب خود عطف کردهاند و آن را به عنوان دين به مردم ارائه دادهاند که «يکتبون الکتاب بأيديهم ثمّ يقولون هذا من عند الله».(٢) اين گروه که سالیان متمادي نقطه عطف داشتند، و جهان را پر از ظلم و جور کردند؛ وجود مبارک ولي عصر (سلام الله عليه) که ظهور کرد، نقطه عطف مثبت دارد.
*امام زمان (عج)؛ نقطه عطف در بعد انديشه و انگيزه
برای اينکه نقطه عطف آن حضرت مثبت باشد و راه اثباتي اين عطف معيّن باشد؛ دو بيان در سخنان امير بيان، علي بن أبيطالب (عليه أفضل صلوات المصلّين) آمده است. فرمود: بشر يک بخش انديشه دارد و يک بخش انگيزه. با بخش انديشه ميفهمد و با بخش انگيزه تصميم ميگيرد. اين دو بال، جزم علمی و عزم عملی امور جامعه بشري را رهبري ميکند. ولي عصر (أرواحنا فداه) هم در بخش انديشه و هم در بخش انگيزه نقطه عطف دارد. در بخش گرايشها و گريزها، در بخش جذب و دفعها، در بخش شهوت و غضبها؛ همه اينها را زير مجموعه عقلي عملی ميبرد، اوّلاً؛ عقل عملی را به رهبري وحي تکميل و تتميم ميکند، ثانياً؛ آنگاه هر گونه کج راههاي را بر راه مستقيم منعطف ميکند، ثالثاً؛ اين ميشود نقطه عطف مثبت.
بسياري از شياطين انس و جن در برابر انبياء و در برابر اولياء صف آرائي ميکنند. «وجعلنا لکل نبي عدوا شياطين الانس والجن».(٣) و در اثر صف آرائي ميتوانند دنيا را پر از ظلم و جور کنند؛ يک انساني که ذخيره عالم است آنچنان نقطه عطف ايجاد ميکند که هم مسير انديشه، هم مسير انگيزه را عوض ميکند. فرمود: وجود مبارک مهدی ما که جلوه کرد، يعطف الهوي علي الهدي، و يعطف الرّأي علي القرآن. آنگاه فيريکم کيف عدل السّيره. آنگاه به شما نشان ميدهد که عدالت يعني چه، چگونه قانون عادلانه وضع ميشود، و چگونه اجراي عادلانه را مجريان عادل به عهده ميگيرند و قاضيان عادل شاهد نظارتند.
اين قرآني که در اثر تفسير به رأي، مطالبش در ذهنها مرده است، اين سنّتي که در اثر تفسير به رأي، مطالبش در دلها مرده است؛ اينها را زنده ميکند. پس وجود مبارک ولي عصر نقطه عطف مثبت تاريخ جهان بشريت است که به اميد آن روز بايد به سر ببريم.
١. نهج البلاغه، خطبه ١٣٨.
٢. بقره / ٧٩.
٣. انعام / ١١٢.
|