کدام نوع دگرگونی دیجیتال مناسب کسبوکار شماست؟
شماره روزنامه: ۵۹۷۴
۱۴۰۲/۱۲/۲۷
شماره خبر: ۴۰۵۴۸۳۱
گروه: مدیران
مترجم: سیدحسین علوی لنگرودی این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
تعریف دگرگونی دیجیتال کار ساده و آسانی نیست، چراکه دگرگونی دیجیتال در هر صنعتی با سایر صنایع متفاوت است. با این همه بهطورکلی میتوان دگرگونی دیجیتال را بهصورت وارد کردن فناوریهای دیجیتال به تمام حوزههای کاری تعریف کرد که نتیجه آن شکلگیری یک تغییر بنیادین در چگونگی فعالیت کسبوکارها و نحوه تعامل آنها با مشتریانشان خواهد بود. در حالت ایدهآل، دگرگونی دیجیتال در یک شرکت بهوسیله مدیرعامل رهبری میشود و مدیر ارشد اطلاعات و مدیر ارشد منابع انسانی و سایر رهبران عالیرتبه سازمان نیز در آن مشارکت دارند.
دگرگونی دیجیتال نیازمند همکاریها و تشریک مساعی تمام بخشهای سازمان به طور گسترده و جدی است تا در نتیجه شرایطی فراهم شود که بتوان مدلهای توسعهای را با اهداف و فلسفههای کاری پیوند زد و کارها را به جلو برد. به طور معمول، هر شرکت یا سازمانی به دنبال آن است که تغییرات در سلایق و خواستههای مشتریان را بهسرعت شناسایی و پیگیری کند و محصولات و خدماتی منطبق با آن را تولید و ارائه کند و مدلهای کاری جدیدی را دنبال کرده و منابع درآمدی جدیدی را برای خود ایجاد کند. تمام اینها در قالب دگرگونی دیجیتال قابل پیگیری و تحقق است.
انواع مختلف دگرگونی دیجیتال کداماند؟
دگرگونی دیجیتال اتفاقی انفرادی نیست، بلکه با تمام دگرگونیهای سازمانی در ارتباط است. به همین جهت هم هست که میتوان چهار نوع دگرگونی دیجیتال را برشمرد که در ادامه به آنها اشاره خواهد شد.
۱- دگرگونی فرآیندها. امروزه سازمانها تمام تلاششان را میکنند تا با استفاده از تحلیل دادهها و یادگیری ماشینی در کنار سایر فناوریها بر محیط کارشان تمرکز و تسلط بیشتری پیدا کنند و از طریق بازطراحی فرآیندهای کاریشان بتوانند از هزینههای خود کاسته، کیفیت را افزایش داده و مدتزمان چرخههای کاری خود را کاهش دهند. نمونههای بارز این بازطراحی را میتوان در شرکتهایی مانند پیتزا دومینو مشاهده کرد که مشتریانش میتوانند با هر ابزاری که در اختیار دارند سفارش پیتزا بدهند. پیتزا دومینو از این طریق فرآیند سفارش غذا را متحول ساخته و بر رقیب اصلیاش یعنی پیتزا هات برتری یافته است.
۲- دگرگونی مدلهای کاری. دگرگونی فرآیندها بر بخشهای مشخص کسبوکار تمرکز دارد و دگرگونی مدلهای کاری نیز با هدف بازطراحی بلوکهای اصلی ارزشآفرین در هر صنعتی صورت میپذیرد. شرکتها امروزه در حال استفاده از دگرگونی دیجیتال برای تغییر دادن مدلهای کاری خود هستند. نمونههایی از این نوع بازطراحی را میتوان در دگرگون شدن مدلهای کاری شرکتهایی مانند نتفلیکس (بازطراحی سیستم توزیع ویدئوها) و بازطراحی سیستم تحویل موسیقی iTunes در شرکت اپل سراغ گرفت.
۳-دگرگونی دامنهها. نمونه شناختهشده دگرگونی دامنهها که بسیار موفق هم بوده را میتوان در شرکت آمازون مشاهده کرد که با راهاندازی سرویس وب آمازون باعث شد این شرکت وارد دامنه جدیدی از فعالیتها شود و پس از مدتی به بزرگترین ارائهدهنده سرویسهای محاسبات ابری و زیرساختهای ابری تبدیل شود؛ آنهم در حوزهای که تا پیش از این در سیطره غولهایی مانند آیبیام و مایکروسافت بود.
۴-دگرگونی فرهنگی/سازمانی. بازتعریف ذهنیت سازمان، فرآیندها، استعدادها و توانمندیهای مرتبط با جهان دیجیتال، جزو ملزومات اصلی تحقق دگرگونی دیجیتال بلندمدت در هر صنعتی به شمار میآید. بهطور کلی، موفقترین شرکتها آنهایی هستند که به لزوم پیادهسازی دگرگونی دیجیتال در قالب افزایش انعطافپذیری در فرآیندها، تصمیمگیریهای غیرمتمرکز، یادگیری سازمانی و اتکای بیشتر بر روی اکوسیستمهای کاری متنوع آگاهی یافتهاند و اقدامات خوبی را در این زمینهها انجام دادهاند. یکی از بهترین مثالها از چنین شرکتهایی، موسسه اعتباری اکسپرین است که توانسته دگرگونی جامع و فراگیری را در درون ساختار سازمانی خود ایجاد کند و به این وسیله بر کیفیت تعاملات و فرآیندهای توسعهای خود بیفزاید. علاوه بر این، کارکنانش را به سمتی هدایت کند که بهجای تجهیزات، بر دادههایی که در اختیار شرکت قرار دارد تمرکز کنند.
رویکردهای سهگانه دگرگونی دیجیتال
۱- انتظار برای کسب موفقیت دیجیتال. این روش به سازمانها کمک خواهد کرد بر نتایج تجربی تمرکز کنند. با این حال، دشواری اصلی این روش به بالا بودن ریسک و احتمال منفعل ماندن سازمان تا زمان نهایی شدن دگرگونی دیجیتال مربوط میشود که میتواند زیانهای جبرانناپذیری را به دنبال داشته باشد و این فرصت را به رقبای سازمان بدهد تا از آن پیشی بگیرند. بنابراین به این دلیل که اغلب سازمانها دارای ترکیبی از راهحلهای دیجیتال و غیردیجیتال هستند، این روش میتواند انتخاب اول چنین سازمانهایی در حوزه دگرگونی دیجیتال باشد.
۲- توسعه یک استراتژی دیجیتال جامع. این رویکرد بر مبنای تمرکز حداکثری بر دگرگونی دیجیتال بهعنوان یک استراتژی جامع استوار است. به همین دلیل هم نیازمند تدوین یک برنامه بلندمدت است. این استراتژی جامع بر مواردی همچون تغییر فرهنگ سازمانی و اجرای سریع نوآوری تمرکز میکند. به همین جهت هم یک روش پرهزینه و تا حدی پرخطر محسوب میشود. در نتیجه گزینه مطلوب شرکتهای ریسکپذیر و صبور بهحساب میآید.
۳- افزایش تدریجی مهارتهای دیجیتال. این روش بر افزایش مهارتهای دیجیتال بهصورت تدریجی پس از شناسایی اهداف و مسیرهای اولیه دگرگونی دیجیتال تمرکز دارد، چراکه سازمانها معمولا بهواسطه پیشرفتهای سازمانی و درسهایی که در مسیر دیجیتالی شدن فرامیگیرند، اقدام به تغییر دادن اهداف دیجیتال خود میکنند و بهواسطه تغییر و تحولات مختلفی که در صنعتشان اتفاق افتاده به مهارتهای دیجیتال جدیدی نیاز پیدا میکنند.
چرا شرکتها به دگرگونی دیجیتال نیاز پیدا میکنند؟
شرکتها به دلایل مختلفی به دگرگونی دیجیتال نیاز پیدا میکنند. بااینحال، مهمترین دلیلی که شرکتها را به سمت دگرگونی دیجیتال میکشاند نیاز مبرم آنها به بقای اقتصادی است. همهگیری کووید-۱۹ بهخوبی نشان داد که نیاز به تطبیق دادن سریع خود با تغییرات تکنولوژیک تا چه حد بالا و حیاتی است. به همین دلیل هم هست که بسیاری از شرکتها بهطور کامل متقاعد شدهاند که سرمایهگذاری در زمینه دگرگونی دیجیتال و تحت پوشش قرار دادن تمام بخشها و محصولات و فرآیندهای سازمان در زمان برنامهریزی برای دگرگونی دیجیتال تا چه حد ضرورت و حساسیت دارد.
کدام نوع دگرگونی دیجیتال برای شرکت شما مناسب است؟
دگرگونی دیجیتال به میزان زیادی بستگی به صنعتی دارد که شرکتها در آن فعالیت میکنند، چالشهایی که شرکتها با آنها دستبهگریبان هستند و نیازها و تقاضاهایی که باید پوشش دهند. اما در این میان، مهمترین چیز این است که هرچه تغییرات فناوری بیشتر و سریعتر باشد شرکتهای بیشتری نیاز به دگرگونسازی دیجیتال خود پیدا خواهند کرد و این حق مشتریان شرکتهاست که از جدیدترین دستاوردها و نوآوریهای مرتبط با دگرگونی دیجیتال بهرهمند شوند. و این وظیفه شرکتهاست که به بهترین شکل ممکن و در کوتاهترین زمان ممکن به این نیاز و درخواست بحق مشتریانشان پاسخ دهند. آنچه در این میان از اهمیت و حساسیت بسیار زیادی برخوردار است این است که شرکتها باید بهدرستی دریابند کدام نوع دگرگونی دیجیتال و کدام روش و رویکرد با کسب و کارشان و شرایط خاصی که در آن قرار دارند تناسب دارد.
منبع: MIT