ورود

ورود به سایت

نام کاربری *
رمز عبور *
به خاطر سپردن من
چهارشنبه, 20 اسفند 1393 11:34

سيزده نكته درباره قرآن

این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

 

 

 

سيزده نكته درباره قرآن

محمّدهادى مروى‏(عالم و محقّق فقيد، حوزه علميّه تهران)

چكيده:

در موضوع قرآن و علوم قرآنى، مباحث مختلفى مطرح شده است. در اين مقاله، با نگاهى متفاوت، مباحث و موضوعات مرتبط با قرآن به تفصيل، بيان شده است:
۱. نزول قرآن به دو صورت: جمعى جملى و تدريجى.

۲. تناسب معجزات پيامبران با شأن همان پيامبر و بى‏نظير و بى‏شبيه بودن قرآن به دليل شأن پيامبر صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله ‏وسلم كه بى‏نظير و بى‏شبيه است.

۳. كلام متكلّم تجلّى متكلّم است و قرآن تجلّى خداوند است و تجلّى قرآن بر پيامبر صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله ‏وسلم به خاطر عبوديّت اوست.

۴. وحى بر دو گونه است: وحى لفظ، وحى مضمون.

۵. قرآن كلام خداست و مدّعاى آورنده قرآن صحيح است و نبوّت پيامبر بر اساس الاهى بودن قرآن ثابت مى‏شود.

۶. خاتميّت و ارتباط آن با ظاهر و باطن قرآن؛ از ادلّه خاتميّت ‏افضليّت پيامبر صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله ‏و سلم و كامل بودن دين اوست.

۷. حجّيّت جمعيّه قرآن نياز به تفسير دارد و به استناد حديث ثقلين، كتاب در كنار حامل آن حجّت خداست.

۸. تحدّى قرآن فقط به ظاهر نيست؛ بلكه باطن، تأويل، مطلع، رمز، سرّ، اشاره، ضرب مثل، محكم و متشابه از مؤلّفه ‏هاى تحدّى قرآن است.

۹. قرآن به ترتيب نزول، جمع و تدوين نشده؛ ولى در كل، مجموعه‏اى از گوهرهاى پراكنده است كه هر آيه درخشش خود را دارد.

۱۰. قطب الخطاب قرآن، پيامبر صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله ‏وسلم است.

۱۱. علوم قرآن شامل جمعى جملى يا جوامع المعانى، مفصّلات علوم و مجملات علوم، مثل سوره توحيد است.

۱۲. اخلاق از علوم قرآن است. تهذيب نفس براى رفع نقص و رسيدن به كمال است. عبوديّت بنده مولويّت خدا را نشان مى‏دهد. رياضت گاهى استغناى باطنى ايجاد مى‏كند.

۱۳. علوم نحو، طبّ، اخلاق، اقتصاد و طبيعيّات، در قرآن، مطرح شده و قرآن محكم است و مفصّلاتى در باطن خود دارد.


كليدواژه:

قرآن / علوم قرآنى / مقام پيامبر صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله ‏وسلم / وحى / نزول قرآن / كلام خدا / نبوّت / حجّيّت قرآن / تحدّى / خطاب قرآن / جمع و تدوين قرآن / خاتميّت.

 

مقدّمه:

۱.مقاله ‏اى‏كه پيش روى خود داريد،گفتارى است برگرفته ازيادداشتهاى عالم فقيد مرحوم حجّت الاسلام والمسلمين،شيخ محمّد هادى مروى‏ خراسانى 1 .آن فقيد در طول حيات خود، نسبت به فصلنامه سفينه لطفى ويژه داشت و يادداشتهاى ياد شده، پس از رحلت ايشان در اختيار فصلنامه سفينه قرار گرفت.
۲. اين يادداشتها،تقريرمنابرمرحوم حجّت الاسلام و المسلمين، شيخ محمود تولّايى خراسانى 2 است كه درماه رمضان سال ۱۳۸۳ هجرى قمرى مطابق با سال ۱۳۴۲ هجرى شمسى،در مسجد مروى تهران ايراد شده است. مرحوم مروى، از روز اوّل تا روزبيست وچهارم، درآن مجلس حضورداشت و مطالب گوينده دانشمند راتندنويسى كرد و به نظر ايشان رسانيد. بدين سبب، در مجموعه سه دفترى كه در اختيار داريم (برگ ۱ تا ۸۷ شامل دفتر اوّل، برگ ۸۸ تا ۱۶۰ دفتر دوم، برگ ۱۶۱ تا ۲۲۴ دفتر سوم)، در حاشيه صفحات متعدّد آن، دست خطّ مرحوم تولّايى ديده مى‏شود كه برخى از كلمات و عبارات متن را تصحيح فرموده است. از جمله برگهاى: ۳، ۱۱، ۱۹، ۲۱، ۲۲، ۶۷، ۶۸، ۷۶، ۹۱، ۱۰۰، ۱۳۲، ۱۳۳، ۱۳۴ و ۱۶۴.

مرحوم مروى در برگ اوّل مى‏نويسد: «سخنرانيهاى واعظ مكرّم، دانشمند معظّم، جناب آقاى شيخ محمود حلبى ـ دام مجده ـ در مسجد مروى تهران، در ماه مبارك رمضان، سال ۱۳۴۲ شمسى.» در برگ ۸۷ مى‏نويسد: «اتمام پذيرفت جلد اوّل به قلم هادى مروى (خراسانى) در شب ۱۹ ماه رمضان سال ۱۳۴۲ شمسى.» در برگ ۸۸ مى‏نويسد: «جلد دوم سخنرانيهاى دانشمند معظّم، جناب آقاى حاجى شيخ محمود حلبى ـ دامت بركاته ـ در ماه مبارك رمضان در مسجد مروى، سنه ۱۳۴۲ شمسى.» و مشابه آن را در برگ ۱۶۱ (آغاز جلد سوم) نوشته است. مرحوم مروى علاقه خود را به اين مجموعه تقريرات، بارها به مسئولان سفينه ابراز مـى‏كرد.
۳. بر اساس توضيحاتى كه آمد، آنچه در اختيار ما قرار گرفت، مجموعه تندنويسى شده منبرى بود كه سرشار از نكته‏ هاى ژرف در باب كمالات، فضائل و شئون قرآن بود. بدين رو، براى استفاده پژوهشيان از اين مجموعه و به قصد تبديل مطالب شفاهى به متن مكتوب، ناگزير به گزينش، ويرايش و تغيير مختصر در عبارات و مستندسازى آن دست زديم. اين كارى بود كه مرحوم مروى در انتظار فرصتى براى آن بود كه به دليل خدمات اجتماعى فرصتى را نيافت و دست اجل، اين امكان را از او گرفت. طبعا به دليل ماهيّت اصلى مطالب ـ كه وجهه شفاهى داشت ـ و به جهت رعايت سطح علمى مخاطبان، تنوّعى در مطالب ديده مى‏شود كه آن تنوّع، در قالب مكتوب نيز بر جاى مانده است. به همين دليل، اين مطالب به شكل مجموعه‏اى از «نكته»ها در بيان عظمت قرآن ارائه مى‏شود.
۴. با گذشت چهل و پنج سال از بيان اين مطالب، نو بودن و تازگى برخى از اين نكات، نسبت به بعضى از منابع رايج علوم قرآنى، همچنان مشهود است. پاره‏اى از آنها نيز به مرور زمان، در معرض نقدها و بررسيها قرار گرفته است كه در جاى خود، بايد بدانها پرداخت. و اين، كارى است براى حفظ و نگاهدارى مجموعه مرحوم مروى كه در نشر اين گفتارها، تنها همان هدف مورد نظر ماست. بديهى است كه ميدان براى هر گونه بحث و بررسى نقد و انتقاد، باز است و حيات علم به نقد و بررسى سخنان عالمان است.
ضمن بزرگداشت آن دو عالم فقيد، از خوانندگان گرامى انتظار داريم كه در اين نكته‏ ها ژرف بنگرند و در جهت شناخت قرآن از آنها بهره ‏ها ببرند.
فصلنامه سفينه

متن کامل این مقاله را می توانید از بخش پیوست دریافت فرمایید

 

 


پی نوشت ها:

1مرحوم حاج شيخ محمّد هادى مروى در پانزدهم فروردين سال 1325 خورشيدى، در شهر مقدّس مشهد، از پدرى درستكار و ديندار و مادرى پارسا و مهربان، زاده شد. در دوران نوجوانى و همزمان با اتمام دروس مقدّماتى نظام آموزشى آن زمان، به حوزه علميّه مشهد گام نهاد و دروس مقدّماتى، همچون ادبيّات و منطق را از محضر بزرگانى همچون اديب نيشابورى (اديب ثانى) فرا گرفت. وى در سال ۱۳۴۳ شمسى به منظور ادامه تحصيل علوم دينى، به شهر مقدّس قم، سفر كرد و سطوح مقدّماتى و عالى را در اين شهر، به پايان رساند. وى از محضر اساتيدى همچون آيت اللّه‏ فاضل لنكرانى، آيت اللّه‏ سلطانى، آيت اللّه‏ مشكينى و آيت اللّه‏ خزعلى بهره برد؛ ليكن مهم‏ترين استاد او آيت اللّه‏ كشميرى بود. مرحوم مروى افزون بر خدمات اجتماعى و فعّاليّت در دستگاه قضايى، به تدريس نيز مشغول بود و در دانشگاه امام صادق عليه ‏السلام ، دانشگاه تهران، دانشگاه آزاد اسلامى و مدرسه شهيد مطهّرى، به دانشجويان «تاريخ اسلام» و «عقايد اسلامى» مى‏آموخت. وى سرانجام در هجدهم شهريور سال ۱۳۸۶، به سبب خونريزى مغزى، در شهر مشهد درگذشت و در جوار بارگاه امام رضا عليه ‏السلام به خاك سپرده شد.

(طباطبايى، سيّدمحمّد مهدى؛ و همكاران. عالمان شهر اخلاق. تهران: سازمان فرهنگى و هنرى شهردارى، چاپ دوم، ۱۳۸۶ ش، ص ۱۸۲ ـ ۲۰۰)

2.مرحوم حاج شيخ محمود تولّايى، در سيزدهم جمادى الاولى سال ۱۳۱۸ق / ۱۲۸۰ شمسى، در شهر مشهد، ديده به گيتى گشود. آموزشهاى ادبى و عربى را نزد اديب نيشابورى گذراند و دروس سطح را از حاج شيخ محمّد نهاوندى و حاج ميرزا احمد كفايى بياموخت و فلسفه را نزد آقا بزرگ حكيم شهيدى، فرا گرفت و دروس خارج فقه و اصول را نزد حاج ميرزا محمّد كفايى و آيت اللّه‏ حاج آقا حسين قمى، تحصيل كرد. استاد ايشان در اخلاق و سير و سلوك، مرحوم حاج شيخ حسنعلى اصفهانى و در معارف الاهى، حضرت آيت اللّه‏ ميرزا محمّد مهدى غروى اصفهانى بود. مرحوم تولّايى پس از روزگار بلندى تحصيل و تدرّس و تدريس و افاده، در روز جمعه هفدهم ماه رمضان سال ۱۴۱۸ / ۲۶ دى ۱۳۷۶ درگذشت و در جوار مزار شيخ صدوق به خاك سپرده شد. (جعفريان، رسول. رسائل حجابيّه. قم: دليل ما، چاپ دوّم، ۱۳۸۰ ش، ص ۱۰۸۹ ـ ۱۰۹۰)

 

 

 

خواندن 2126 دفعه