«خودشناسی به روش یونگ»
نویسنده: مایکل دانیلز
مترجم: اسماعیل فصیح
ناشر: فرهنگ نشر نو؛ چاپ اول ۱۳۹۷
۲۴۱ صفحه، ۳۰۰۰۰ تومان
*****
آدمی از زمانی که به موجودیت خود پی برد، در صدد کشف رازهای وجودش نیز بر آمد. او در مواجهه با خود دریافت که تفاوتهایی بسیار بزرگ با موجودات اطرافش دارد و هرکدام از وجوه او اسرار بسیاری را در خود پنهان کرده است. کشف بدن به عنوان ارگانیسمی که بر اساس غریزه عمل میکند و نیازهایی دارد، تنها آغاز راه بود. راهی که گویا هرگز پایانی ندارد. در این مسیر معرفت انسان به وجوهی بسیار پیچیدهتر از اندام خود رسید. خوابها از دیرینهترین علائمی بودند که او را به سطح ذهن و روان هدایت کردند. او در خوابهایش جهانی میدید که قوانین و چارچوبهای جهان عینی را ندارد و همیشه از دادههای آن جهان مرموز در شگفت بود. تنها قرنها بعد بود که به ظهور مدرنیسم و به وجود آمدن علمی به نام روانشناسی انسان توانست تا حد زیادی بر کارکردهای ذهنی خود آگاه شود و ریشهی بسیاری از مشکلات و تعارضات را آنجا سراغ بگیرد. روانشناسان بزرگی چون یونگ و فروید سهم اصلی را در کشف بخشهای خودکار ذهن و ناآگاه از آن خود کردند و نشان دادند که یک انسان چگونه میتواند بیآنکه بخواهد، تحت تاثیر کارکردهای خودکار مغزش باشد.
امروزه و تقریبن همهجا حرف از خودشناسی و معرفت بر خویشتن است. انسان امروز این نکته را به نیکی دریافته که آنچه را که بیرون به دنبال آن میگشته باید در درونش سراغ بگیرد و گنجهای پنهان او نه بیرون که در تواناهایی ذهنی و خرد او نهفته است. در پاسخ به این نیاز و خواسته است که امروز کتابهای روانشناسی و خودشناسی با اسمها و رنگها و شکلهای مختلف از سر و روی کتابفروشیها بالا میروند و به هر کتابفروشی که وارد میشوید، در قفسهی پرفروشها همیشه دستهای از این کتابها جا خوش کردهاند. در این میان بسیاری از نویسندگان داخلی و خارجی که جامعه را تشنه دیدهاند دست به تالیف کتابهایی زدهاند تا از این اقبال حیرتانگیز کمال استفاده را ببرند حال آنکه تولیدات آنان ارتباط روشنی به روانشناسی و خودشناسی ندارد. تنها مشتی اطلاعات ناقص و اصطلاحات دهنپرکن است به ضمیمهی تمریناتی برای تمرکز، کنترل خشم و مواردی از این دست که فرد را در راه خودشناسی به کشف رازهای درونیاش کمکی نمیکند. این کتابها نمیتوانند ما را «نجات» بدهند. کتابهایی نیستند که با خواندن آنها بتوانیم خشممان را کنترل کنیم یا روابطمان را با همسرمان بهبود ببخشیم. بخش اعظم این کتابهای پر زرق و برق تنها و تنها برای خالیکردن جیب خوانندگان نوشته شدهاند و هدف دیگری را دنبال نمیکنند.
بسیاری از دوستان و آشنایان از من پرسیدهاند که چه کتابهایی در حوزهی روانشناسی بخوانیم و وقتی کتابهای یونگ، فروید، پیاژه یا آدلر را به آنها معرفی کردهام از پیچیده بودنشان شکایت کردهاند. کتاب خودشناسی به روش یونگ از آن کتابهایی است که میتواند راه حل سومی برای این مشکل باشد. اگر کسی نمیتواند با کتابهای یونگ ارتباط برقرار کند، شاید کتابی چون کتاب دانیلز بتواند فهم آموزههای یونگ را برایش سادهتر کند با این تفاوت که چون انبوه آن کتابهای که بالاتر گفتم، قصد ندارد با ارائهی اطلاعاتی سطحی و کلی شما را فریب بدهد.
کتاب مایکل دانیلز در ۹ فصل تنظیم شده است. فصل نخست با عنوان «بهسوی خودشناسی» به اهمیت معرفت بر خویشتن میپردازد. نویسنده با گفتهای از سقراط آغاز میکند: «خود را بشناس، زیرا زندگی آزموننشده ارزش زیستن ندارد.» و با توضیح علاقهی آدمی به خودشناسی به عنوان کنجکاوی و سرگرمی، (چیزی که در مجلات به عنوان آزمونهای خودشناسی منتشر میشود) به آزمونهایی اشاره میکند که روانشناسان برای شناخت شخصیت فردی طراحی کردهاند. نکتهی مهم در اینباره انتخاب آزمون صحیح از میان بیشمار آزمون طراحیشده برای افراد متفاوت است. دانیلز به دشواریها و محدودیتهای آزمونهای خودشناسی اشاره میکند چرا که در هر صورت این آزمونها نمیتوانند به تنهایی راه حلی برای خودشناسی باشند. در حقیقت هر انسانی باید داستان زندگی خودش را کشف و یا به عبارتی «خلق» کند. دانیلز در فصل بعدی به توضیح تکنیک «رمزواژه» میپردازد. برای خوانندهای که نخواهد تمامی کتاب را بخواند و تنها به دنبال درک این تکنیک باشد، خواندن همین فصل کفایت میکند.
نویسنده در فصلهای بعدی کتاب به توضیح مفاهیم روانشناسی یونگ و کارکرد آن در خودشناسی میپردازد و با ارائهی توضیحی همهفهم و دقیق از تیپهای روانشناسی و نمونههایی از تجزیه و تحلیل خود به نتایجی میرسد که یک فرد میتواند با توجه به آنها به تحلیل تغییرات در خود برسد.
کارل گوستاو یونگ (۱۸۷۵-۱۹۶۱) روانپزشک و فیلسوف بزرگ سوئیسی به خاطر فعالیتهایش در روانشناسی و ارائهی نظریاتش تحت عنوان روانشناسی تحلیل معروف است. یونگ را در کنار زیگموند فروید از پایهگذاران دانش نوین روانکاوی میدانند. به قول «فریدا فوردهام» پژوهشگر آثار یونگ، «هرآنچه که فروید ناگفته گذاشته، یونگ به اتمام رسانده است.» یونگ را پدر روانشناسی مدرن میدانند. بین او و فروید اختلافاتی در نظریات روانشناسی وجود داشت که مهمترین آن ناخودآگاه است. فروید ناخودآگاه را به معنای مصطلح امروزی قبول نداشت و آن را وابسته به خودآگاه میدانست در حالی که یونگ باور داشت که حوزهی خودآگاه ذهن در انسان همانند یک جزیرهی کوچک در اقیانوسی از ناخودآگاه قرار دارد. یونگ ناخودآگاه را به دو بخش اصلی تقسیم کرده بود، یکی ناخودآگاه فردی که زمینهی بروز انگیزهها و امیال درونی است و به مضامین دوران کودکی ختم میشود و دیگری ناخودآگاه جمعی که ریشه در حیات اجدادی بشر دارد و شامل تجربههای گذشتگان است که در هالهای از ابهام فرو رفته است.
بسیاری از آثار یونگ به فارسی ترجمه شدهاند که از آن میان میتوان به «ضمیر پنهان»، «انسان و سبمولهایش»، «تحلیل رویا» و «رویاها» اشاره کرد.