ورود

ورود به سایت

نام کاربری *
رمز عبور *
به خاطر سپردن من
شنبه, 03 شهریور 1397 17:24

ما موجوداتی ابزارساز، اما غیرابزاریم

این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

ما موجوداتی ابزارساز، اما غیرابزاریم

 

 

 

وجود انسانی با تضاد ارز‌ش‌ها سروکار دارد. هیچ فضای معجزه‌‌آسایی جدا از مجاهدۀ سیاسی و اخلاقی وجود ندارد و ابلهانه است اگر باورکنیم که می‌توان از تکنولوژی استفاده کرد بدون آنکه مصادره به مطلوبِ اهداف انسانی شود.
 
 
 
نویسنده : ساجده مقدمی
زمان تقریبی مطالعه : 11 دقیقه
تکنولوژی

 

 


دنياي تكنولوژي علي رغم همه فرصت هايي كه براي بشريت به ارمغان آورده، مشكلات خاصي را نيز همراه داشته است. از جمله اين كه دائما اعتياد ما به تكنولوژي و ملحقات آن بيشتر و بيشتر مي شود. البته اعتيادي متفاوت. طراحي بازي ها و انواع نرم افزارها به گونه اي است كه بر اعتياد ما دامن مي زنند. اغراق نیست اگر بگوییم که دکمۀ لایک تا چه اندازه روانشناسی استفاده از فیسبوک را تغییر داده است. آنچه به‌عنوان روشی منفعل برای دنبال‌کردن زندگی دوستانتان آغاز شده بود، امری عمیقاً تعاملی بود، و دقیقاً با همان نوع از بازخورد پیش‌بینی‌ناپذیر که به کبوترهای زیلر انگیزه می‌بخشید. ما، همانند کبوترها، آن قدر بر دكمه نوك مي زنيم تا در مقابل چيزي دريافت كنيم و هنگامی که بازخورد تضمین نشده باشد، بیشتر به جستجوی آن تحریک می‌شویم.

فیسبوک نخستین قدرت بزرگ در فضای شبکه‌های اجتماعی

در اين ميان کاربران عملا قمار می‌کنند، هر بار که یک عکس، لینک یک سایت یا به‌روزرسانی صفحۀ خود را به اشتراک می‌گذارند. یک پست بدون «لایک» تنها به‌طور خصوصی دردناک نيست، بلکه همچنین نوعی سرزنش عمومی بود: یا شما به‌اندازۀ کافی دوستان آنلاین ندارید، یا، بدتر از آن، دوستان آنلاین شما تحت تأثیر قرار نگرفته‌اند.. فیسبوک نخستین قدرت بزرگ در فضای شبکه‌های اجتماعی بودکه دکمۀ لایک را معرفی کرد، اما اکنون دیگران نیز کارکردهایی مشابه را ارائه می‌دهند. شما می‌توانید توئیت‌ها را در توئیتر، تصاویر را در اینستاگرام، پست‌ها را در گوگل‌پلاس، ستون‌ها را در لینکداین و ویدیوها را در یوتیوب لایک کنید و دوباره پست کنید.

شما می‌توانید توئیت‌ها را در توئیتر، تصاویر را در اینستاگرام، پست‌ها را در گوگل‌پلاس، ستون‌ها را در لینکداین و ویدیوها را در یوتیوب لایک کنید و دوباره پست کنید.

 

لایک‌کردن یکی از آداب معاشرت

عمل لایک‌کردن به موضوع بحث‌های آداب معاشرت تبدیل شد. خودداری از لایک‌کردن پست یک دوست چه معنایی دارد؟ اگر شما یک‌سوم پست‌ها را لایک کنید، آیا این به‌معنای نکوهش ضمنی دیگر پست‌ها است؟ لایک‌کردن به صورتی از حمایت اجتماعی بنیادی تبدیل شد، معادل آنلاین خندیدن به جوک یک دوست در میان جمع.

برخی تجارب تكنولوژيكي طوری طراحی شده‌اند که اعتیادآور باشند تا مصرف‌کنندگان نگون‌بخت را به دام بیاندازند، اما برخی دیگر بر حسب اتفاق اعتیادآور می‌شوند هرچند در وهلۀ اول برای آن طراحی شده‌اند که لذت‌بخش و جذاب باشند. مرز بین این دو بسیار باریک است: تفاوت بین این دو، تا حدود زیادی به قصد طراح بستگی دارد. اما فارغ از آن كه تكنولوژي ما را معتاد مي كند؛ تكنولوژي چه مشكلاتي براي ما ايجاد كرده است. در ادامه به برخي از اين مشكلات مي پردازيم. 

اينترنت: امیدی کاملاً جدید برای آیندۀ تمدن در حال ظهور

چندین سال پیش زمانی که لباس‌هایی با طرح‌های چرک و پاره، در فروشگاه‌های بزرگ زنجیره‌ای، داشت به‌سرعت به مد روز تبدیل می‌شد، امیدی کاملاً جدید نیز، برای آیندۀ تمدن، در حال ظهور بود. سیاست‌مداران، منتقدین اجتماعی و بسیاری از دانشگاهیان این‌گونه توصیف و تمجید کردند که اینترنتْ جهان را یکسره آزاد و دموکراسی را در همه‌جا برقرار خواهد کرد. اینترنت جریان اطلاعات و مبادلۀ کالاها را آزاد خواهد ساخت. با تمامی نیروهایی که اینترنت به ارمغان می‌آورْد، هر شخص، خود، مؤلف می‌شد. اینترنت به کاربران امکان می‌داد تا با هویت‌های خود بازی کنند و در برابر پذیرش مفاهیم قدیمی و ثابتِ خویشتن مقاومت کنند. نظریه‌پردازان ادعا می‌کردند که خاصیت غیرمتمرکز و همه‌جایی‌بودنِ اینترنت  در برابر تمامیت‌خواهی مقاومت می‌کند. بیل کلینتون، طی سفری به چین، به گزارشگران چنین گفت که محدودکردن اینترنت «تقریباً مثل آن است که بخواهید ژله را به دیوار بچسبانید »

اینترنتْ جهان را یکسره آزاد و دموکراسی را در همه‌جا برقرار خواهد کرد. اینترنت جریان اطلاعات و مبادلۀ کالاها را آزاد خواهد ساخت. با تمامی نیروهایی که اینترنت به ارمغان می‌آورْد، هر شخص، خود، مؤلف می‌شد. اینترنت به کاربران امکان می‌داد تا با هویت‌های خود بازی کنند و در برابر پذیرش مفاهیم قدیمی و ثابتِ خویشتن مقاومت کنند.

 

وضعیت فیلترینگ در چین

تقریبا دو دهه از آن موقع گذشته است و دولت چین یک دیوار بسیار بزرگ دارد. در چین و جاهای دیگر، فیلترینگ الکترونیکی، تغییر مسیر در دسترسی به وب سایت‌ها، نظارت و دست‌کاری محتوا در اینترنت رایج است. در توصیفِ توانِ آزادی‌بخشیِ اینترنت بسیار غلو شده بود. هم از نظر سیاسی و هم اقتصادی، سرمایه هنوز در دست تعداد محدودی باقی است و تنها نحوۀ سرمایه‌گذاری‌شان تغییر کرده است.

در اینجا اشتباه عمیق دیگری نیز وجود دارد و آن نه‌تنها به اینترنت بلکه به‌طور کلی به تکنولوژی مربوط می‌شود. این اشتباه عبارت است از انتظار ما از اینکه تکنولوژی می‌تواند مشکلات را حل کند و چنین نیز خواهد کرد؛ اینکه آینده بهتر خواهد بود، تکنولوژی آینده را بهتر خواهد ساخت؛ اینکه بسیاری از ما منتظر دستگاه‌ها و کُدنویسی‌ها هستیم تا مشکلات را حل کنند.

ساده‌انگارانه است که باور کنیم نوآوری‌های تکنولوژیک همواره اهداف مدنظرِ ما را در برمی‌گیرند یا اینکه فقط چنین اهدافی را محقق خواهند ساخت. واضح است که مهندسان و دانشمندانْ ابزارها و وسایل را صرفاً به این دلیل نمی‌سازند که برای نتیجه اهمیت قائل‌اند. متخصصان در پاره‌‌ای مواقع به این دلیل کار می‌کنند که از کارِ خود لذت می‌برند، نه به این دلیل که برای رفاه جامعۀ خود اهمیت وافری قائل هستند.

آنچه محل ابهام و تردید است این باور است که دلیل وجود ابزارک‌ها مفیدبودن آن‌هاست، درحالی‌که برخی مواقع پیدایش آن‌ها تنها از سر کنجکاوی بوده است. اغلب، انگیزه‌های دیگری نوآوری را بر می‌انگیزند و به پیش می‌برند. آنچه تکنولوژی را از لحاظ مالی تأمین می‌کند و در مسیر نوآوری تحرک می‌بخشد، در بیشتر مواقع، اهدافی متفاوت با خریداران و مصرف‌کنندگان دارد.

به‌عبارت‌دیگر، هدف نهاییِ بسیاری از محصولات سود مالی است و نه کارآیی؛ ارزش مبادله‌ای، نه ارزش کاربردی. چنین منطقی می‌تواند، بیش از حل مسئله، مصیبت به بار بیاورد. هنگامی که بنگاه‌های اقتصادی عمدتاً با عایدی و سود صاحبان سهام به تحرک می‌افتند و پیش می‌روند، نباید تعجب کنیم که ابزارک‌های تولیدیِ آن بنگاه‌های اقتصادی در بهترین حالت «سطحی‌»اند و با چرب‌زبانی و وعده‌وعیدِ بی‌پایه به فروش می‌رسند تا چند دلار سود کسب شود.

 

کنترل‌کردن مخالفان به‌جای بهبود حاشیۀ سود

خوش‌بینان به تکنولوژی از استفاده از ابزارها نیز غافل‌اند. دولت چین از بسیاری از ابزار‌هایی استفاده می‌کند که شرکت‌های تجاری در غرب نیز از آن‌ها استفاه می‌کنند و درحقیقت، در اغلب مواقع، این دولت از همکاری آنان نیز برخوردار است. اما اهداف این دو متفاوت است: کنترل‌کردن مخالفان به‌جای بهبود حاشیۀ سود. عین همین موضوع برای دولت‌های غربی صادق است. درحالی‌که سیاست‌مداران به‌طور علنی آزادی و حریم خصوصی را تمجید می‌کنند، نهادهای آن‌ها به حوزۀ خصوصی افراد تعدی می‌کنند. اطلاعات شخصیِ افراد را از بنگاه‌های اقتصادی مختلف جمع‌آوری می‌کنند، به سِرورها و کابل‌های زیر دریا نفوذ می‌کنند و شرکت‌های مختلف را قانع می‌کنند که شیوۀ رمزگذاری داده‌ها را در اختیارشان بگذارند. همۀ این‌ها در حالی است که اطلاعاتِ خود را به‌بهانۀ محرمانه‌بودنِ فعالیت تجاری یا امنیت ملی از دسترس خارج نگه می‌دارند. این امر نه آزادی‌خواهانه است و نه به مبارزه‌ای آشکار میان خودمختاری و اقتدار اشاره می‌کند.

وجود انسانی با تضاد ارز‌ش‌ها سروکار دارد

به‌عبارتی کلی‌تر، وجود انسانی با تضاد ارز‌ش‌ها سروکار دارد. ارسطو بر این نظر بود و هانا آرنت نیز آن را تأیید کرد که ما انسان‌ها حیوانات سیاسی هستیم. نه به این خاطر که ما به‌عنوان عضوی از احزاب سیاسی فعالیت می‌کنیم، بلکه به این دلیل که ما را از وضعیت متکثر اجتماعی گریزی نیست. هیچ فضای معجزه‌‌آسایی جدا از مجاهدۀ سیاسی و اخلاقی وجود ندارد و ابلهانه است اگر باورکنیم که می‌توان از تکنولوژی استفاده کرد بدون آنکه مصادره به مطلوبِ اهداف انسانی شود.

ارسطو بر این نظر بود و هانا آرنت نیز آن را تأیید کرد که ما انسان‌ها حیوانات سیاسی هستیم. نه به این خاطر که ما به‌عنوان عضوی از احزاب سیاسی فعالیت می‌کنیم، بلکه به این دلیل که ما را از وضعیت متکثر اجتماعی گریزی نیست.


درست به همین دلیل، ساده‌لوحانه است اگر باور کنیم که این مشکلات در آینده حل خواهند شد. صرف‌نظر از اینکه تکنولوژی با چه سرعتی توسعه یابد، هرگز زمانی نخواهد آمد که هیچ اختلافی در میان نباشد. حتی اگر همۀ افراد بر سر مشکلات و حل آن‌ها توافق داشته باشند ( یک «اگر» بسیار بزرگ)، هیچ‌چیزی وجود نخواهد داشت که بتواند گروه‌های ذی‌نفع را از راه‌ورسم خودخواهانه‌شان به‌کلی دور سازد. انسان‌ها موجوداتی متفرق و چموش هستند.

مسائلی نیز وجود دارد که تکنولوژی قادر به حل آن‌ها نیست. نه به این دلیل که تکنولوژی بسیار کُند یا شکننده است یا از دقت و حساسیتِ خوبی برخوردار نیست، بلکه به این دلیل که همۀ مسائل ابزاری نیستند. ماشین‌ها از اخلاق سر درنمی‌آورند، چون گرفتار بحران وجودی نمی‌شوند. می‌توانند کمک کنند که شرایط تغییر کند، اما نمی‌توانند دربارۀ ارزش یا اخلاقیاتِ خود بیندیشند. برای مثال، یک پمپ آب ارزان می‌تواند در زمان خشک‌سالی به افزایش تأمین آب کمک کند و از درگیری‌های خشونت‌بار جلوگیری کند. اما تکنولوژی نمی‌تواند جامعه‌ای را به نصب، بهره‌برداری و نگهداریِ این پمپ متقاعد کند یا نمی‌تواند به سازمان‌ها کمک کند که، به‌جای برنامۀ توزیع لپ‌تاپ ارزان، از این پروژه حمایت کنند.

ما موجوداتی ابزارساز هستیم، اما خودمان ابزار نیستیم

این مسئله ارتباط نزدیک اما نامتقارن میان بشریت و ابزارهایش را برجسته می‌سازد. ما موجوداتی ابزارساز هستیم، اما خودمان ابزار نیستیم. ما برای خود اهدافی داریم؛ درحقیقت ما خودِ اهدافیم. تکنولوژی می‌تواند ترغیب کند، تشویق نماید یا برانگیزاند؛ می‌تواند تقویت یا تضعیف کند؛ می‌تواند سرعت ببخشد یا سرعت را کاهش دهد. تکنولوژیْ ناظری بی‌طرف و خنثی نیست. بااین‌حال عاملیت او محدود است و از آگاهی برخوردار نیست. ما باید تصمیم بگیریم که چه چشم‌اندازی از یک زندگیِ خوب ما را برمی‌انگیزاند و سپس به آن متعهد شویم. بشریت سؤالی است پاینده و جاری و تکنولوژی نمی‌تواند از جانب ما به آن پاسخی دهد.

در نهايت بايد گفت: تمایل ما برای آسایش، به همراه قدرت تکنولوژیکی‌ای که در دست ماست، پیشامد ناخوشایندی را رقم خواهد زد؛ که اگر مراقب نباشیم، تکامل تکنولوژیک، ما را بجای اینکه به سوی شگفتی‌ها رهنمون کند به سمت بی‌تحرکی هدایت خواهد کرد. آینده‌ای که اینچنین تعریف شود، نه توسط اندیشه کمال طلب بلکه توسط عدم وجود سختی و محنت تعریف شده است.

به عنوان گونه‌های انسانی، ما به ماشین‌ها برای اینکه بشریت را در مسیر نگه داریم نیاز داریم. صنعت تکنولوژیک که تلاش فراوانی را صرف تعریف انسان می‌کند، بجای اینکه صرفاً نیازهای محدودمان را برآورده کند، همچنین وظیفه دارد ما را در رسیدن به تکامل یاری نماید. تکنولوژی به طور بالقوه هم فرصت و هم ابزار رسیدن به چیزی والا‌تر را در خود دارد؛ و ما به عنوان مصرف‌کننده‌ها باید یادمان باشد که تقاضاهای جمعیمان است که سرنوشتمان و شرایط پساانسان را مشخص خواهد کرد.

 



منابع:
1.مطلبي  با عنوان «How technology gets us hooked»  كه در وب‌سایت گاردین منتشر شده، و وب‌سایت ترجمان این مطلب را با عنوان «تکنولوژی چگونه ما را در دام اعتیاد گرفتار می‌کند؟‌» ترجمه و منتشر کرده است.
2. مطلبي با عنوان «As Technology Gets Better, Will Society Get Worse» در نیویورکر منتشر شده و وب‌سایت ترجمان آن را با عنوان «آیا با پیشرفت تکنولوژی، وضعیت جامعه بدتر می‌شود؟» ترجمه و منتشر کرده است.
3. مطلبي با عنوان «Can technology save us»در وب‌سایت نیوفیلاسافر منتشر شده و وب‌سایت ترجمان  این مطلب را با عنوان «آیا تکنولوژی می‌تواند ما را نجات دهد؟» ترجمه و منتشر کرده است.

خواندن 536 دفعه